Archive for the ‘تجربه’ Category

کار جدید

May 29th, 2011

<![CDATA[دوشنبه پیش کارم رو تو شرکت جدید شروع کردم، بعد از پنج ماه بیکاری. حدود بیستم دسامبر سال گذاشته، برای این شرکت ایمیل زدم و رزومه فرستادم. بعد از دو ماه پاسخ دادند. سه تا مصاحبه داشت که یک ماهی هم اون طول کشید. تقریبا دو ماه هم طول کشید که اجازه کار به شرکت جدید منتقل شود.
شرکت خیلی بزرگ است و دفاتر مختلفی در نقاط مختلف و کشورهای مختلف دارد. فرانکفورت، آخن، بلژیک، سکلن (فرانسه) و پاریس جاهایی هستند که با قسمتی که من توش کار می‌کنم ارتباط دارند.
مدیر عملیات من در فرانسه در شهر سکلن مستقر است. هفته بعد یک  روز و هفته بعدش دو روز باید برم آنجا. شرکت برای مسافرت سه ماشین دارد که با تحویل گواهینامه می‌توان از آنها استفاده کرد. در اتاق خودرو تقویمی هست که برای رزرو کردن کافی است که نام خود را در قسمت مربوط به روز مورد نظر نوشت.
هنگام ورود، مدیر مستقیم من به استقبالم آمد، اتاقم را نشانم داد. بسته کارکنان تازه وارد که شامل، یک ساک از مستندات، یک لپتاپ، چسب و قیچی و دفتر و از اینجور چیزها بود تحویلم داد. در مستندات تحویل داده شده، معرفی شرکت، قوانین و مقررات و از همه جالبتر یک کتاب آشپزی که توسط پرسنل شرکت نوشته شده بود، وجود داشت.
بعد تک تک مرا به اتاقهای جدید برد و با پرسنل معرفی کرد. بعد از ناهار، هم هر از چند گاهی سر می‌زد که اگر مشکلی وجود دارد حلش کند.
همکارانم در این ساختمان از ملیتهای آلمانی، آمریکایی، هندی، پاکستانی، چینی هستند. یک ایرانی هم تا چند وقت در شرکت بوده که علی‌الظاهر شرکت را اخیرا ترک کرده است.
دوره آزمایشی شش ماهه است که باید ببینیم به چه صورت پیش خواهد رفت.
 ]]>

Posted in تجربه | Comments (1)

احترام متقابل

April 14th, 2011

<![CDATA[یک نکته جالب در اداره‌‌ها و سازمانهای خدمات دهنده دراینجا، وضعیت نشستن و ایستادن ارباب رجوع و کارمندان است. در ایران، به طور معمول در بانکها و سازمانها، ارباب رجوع ایستاده و پرسنل نشسته هستند. اخیرا در بعضی خصوصی، با راه افتادن سیستم نوبت‌دهی و پیش‌بینی صندلی در باجه، ارباب رجوع هم به صورت نشسته تقاضای خود را مطرح می‌کنند.
اینجا، من هیچ جا ندیدم که حالت ایستاده یا نشسته بودن، ارباب رجوع و پرنسل با هم متفاوت باشد. یا هر دو نشسته‌اند، یا هر دو ایستاده.  معمولا در بانکها و ادارات سیستم نوبت دهی وجود ندارد و مردم با  ایستادن در صف، به نوبت مراجعه می‌کنند.
از نظر رعایت شان انسانی، البته این روش بسیار مناسب‌تر است، اما وضعیت کارکنان بیچاره بانک که باید تمام روز را سرپا بایستند نیز قابل تامل است.]]>

Posted in تجربه | Comments (0)