جاذبه

October 13th, 2013

<![CDATA[
فیلم جاذبه برای علاقه‌مندان فضا ساخته‌ ‌شده است. فهرمان داستان، خانمی است فضا نورد که در جریان تعمیر تلسکوپ فضایی هابل، دچار سانحه شده و در راه برگشت به زمین تقریبا شاهد از بین رفتن تمام ایستگاههای فضایی موجود است. داستان فیلم جذابیت و منطق چندانی ندارد و به نظر من نیز موضوع اصلی فیلم نیست.  خیلی نامحتمل است که درعرض چند ساعت تلسکوپ هابل، سفینه شاتل، ایستگاه فضایی بین‌المللی، سفینه سویوز و ایستگاه فضایی چین مورد اصاب قطعات معلق در فضا قرار بگیرند و منهدم شوند. احتمال اینکه این سفینه‌ها به قدری نزدیک هم قرار بگیرند که با ذخیره سوخت سستم محرک تعبیه شده در لباس فضایی بتوان به  همه آنها رفت و آمد کرد و آن ها را بدون کمک ایستگاه زمینی پیدا کرد نزدیک صفر است.
در عوض فضاسازی و بازتولید صحنه‌های ایستگاه فضایی بین‌المللی، ایستگاه فضایی میر و سفینه سویوز عالی است. قسمت عمده اتفاقات از نظر علمی و اتفاقاتی که ممکن است در فضا بیفتد، با واقعیت  انطباق خوبی دارد. تنها ایرادهای منطقی که من می‌توانم به فیلم بگیرم به سه صحنه محدود می‌شود. یکی جایی که جرج کلونی در لباس فضانوردی و معلق در فضا با طنابی به قهرمان داستان متصل و نگران پاره شدن طناب قهرمان داستان است. تکرار کلیشه مستعمل فداکاری و پاره کردن طناب را یک بار دیگر در اینجا شاهدیم. در حالی که در واقعیت تنها ضربه در لحظه کوتاهی به طناب وارد خواهد شد و به دلیل نبودن نیروی دائمی، فشاری نیز بر طناب نخواهد بود. به این ترتیب جرج کلونی  بی دلیل مرگ ناشی از خفگی در مدار زمینرا  برای خود انتخاب کرد. صحنه دیگر در هنگام سقوط به زمین در سفینه چینی است. در این صحنه تا آخرین لحظات حتی وقتی که سپر حرارتی سفینه سرخ است، شاهد شرایط بی‌وزنی در داخل سفینه هستیم. درحالیکه در واقعیت به دلیل وجود مقاومت هوا سفینه نسبت به سرنشینان آن شتاب منفی خواهد داشت و همه چیز به سمت جلو سفینه پرتاب خواهد شد و عملا شرایط بی‌وزنی را نخواهیم دید.  در صحنه دیگری که با آچار بزرگی پیچ قسمت خارجی سفینه سویوز باز می‌شود، گشتاور آچار باعث چرخیدن قهرمان داستان خواهد شد، که  در فیلم اتفاق نمی‌افتد.
اگر بتوانیم از این دو نکته کوچک صرف‌نظر کنیم، باقی صحنه‌ها و فضاها بسیار منطبق بر واقعیت طراحی شده‌اند.
کریس هادفلد، فضانورد کانادایی و کاپیتان قبلی ایستگاه فضایی بین‌المللی که قبلا در پست دیگری معرفی‌اش کرده‌ام،  امروز در صفحه فیس‌بوک خود، پس از دیدن فیلم، آن را تا حد خوبی منطبق  بر واقعیت توصیف کرده است.
با توجه به صحنه‌های خاص فیلم، دیدن فیلم را به صورت سه بعدی توصیه می‌کنم.
همینها را در نقدی در imdb هم نوشته ام.
پی نوشت: در مورد عدم احتمال وقوع این تعداد تصادمها در فضا به نظر می رسد که نظریه ای با نام سندرم کسلر توسط کسلر یکی از دانشمندان ناسا بیان شده است. در این نظریه او عنوان می کند که ممکن است با افزایش اجرام مصنوعی در مدار پایین احتمال تصادم بالا می رود و هر تصادم به صورت بهمنی قطعات بیشتری در فضا رها می سازد که خود به نوبه باعث افزایش احتمال تصادمهای خواهد شد.]]>

Posted in Uncategorized | Comments (3)

3 Responses to “جاذبه”

  1. یادداشتهای پراکنده سعید میرزایی » Blog Archive » جاذبه ۲ Says:

    […] در دو پست قبل در مورد فیلم جاذبه و خطاهای آن برایتان نوشتم. جالب است که این موضوع توسط مراجع رسمی فضایی نیز مورد مداقه قرار گرفته است. در این پست خانم سامانتا کریستوفرتی که خود فضانورد است، بعضی خطاهای فیلم را یادآوری کرده است. جالبست که سه تا از خطاها در لیست من نیز بودند. […]

  2. مهرداد رحمانی Says:

    با سلام و تشکر از شما بابت نقد علمی خوبتان.
    به نظر من یک ایراد علمی دیگر هم در این فیلم به چشم میخورد: بدن بی حفاظ انسان در شرایط خلا فوراً متلاشی میشود. این مورد چندین بار در فیلم بود بدون متلاشی شدن از درون! یک جا در هنگام دیدن جسد شریف که کلاه فضاییش شکسته بود. دوم در لحظه ورود به سفینه متلاشی شده اصلی و دیدن جسد همکاران. سوم در لحظه ورود جورج کلونی به سفینه در رویای ساندرا بولاک.
    کاملاً روشنه که به محض وقوع خلا تمام بدن از درون به بیرون بر اثر فشار داخلی منفجر خواهد شد! تصور کنید که در هنگام بادکش کردن برای حجامت، پوست چگونه داخل لوله بادکش میرود! حال تصور کنید که بخواهند چشم و گوش و تمام اعضا و جوارح بدن را بادکش کنند! چه اتفاقی می افتد؟!

  3. admin Says:

    سلام
    من با ایراد علمی شما خیلی موافق نیستم. در مواجهه به خلا تمام هوای موجود در بدن به سرعت تخلیه می‌شود ولی به هیچ عنوان متلاشی نخواهد شد. حتی اگر اصرار به نگهداشتن هوا در ششها نباشد چند دقیقه‌ای هم می‌توان در خلا زنده ماند.
    مشکل علمی در این صحنه‌ها یخ زدگی‌ جسدهاست. جسدها واقعا یخ نخواهند زد. با اینکه دما نزدیک به صفر مطلق است، چیزی برای انتقال حرارت غیر از تابش وجود ندارد و عملا یخ زدن به زمان زیادی نیاز خواهد داشت.
    البته من از روی دست ناسا تقلب کردم. اینجا می‌تونید بیشتر بخونید
    http://imagine.gsfc.nasa.gov/docs/ask_astro/answers/970603.html

Leave a Reply