Archive for September, 2012
ازدواج در قرن بیست و یکم
September 29th, 2012
<![CDATA[چند روز پیش، سر میز نهار، دیدم که همکارام دارن در مورد ازدواج یکی صحبت میکنم. من که وسط بحث رسیده بودم، پرسیدم راجع به کی دارید حرف میزنید. گفتند فلانی. کاشف به عمل آمد که فلانی، همکار بنده در اتاق مجاور چند هفتهای است که ازدواج کردهاند. با تعجب پرسیدم که چطور ما نفهمیدیم. همکارم یک جوری گفت، تو که جای خودت، هم اتاقیش هم دیروز به صورت اتفاقی وقتی فهمیده که تغییر استاتوسش رو توی فیسبوک دیده.
گرچه که به تازگیها اولی بچهشان به دنیا اومده بود، ولی حقش نبود به ما میگفت ؟]]>
Posted in تجربه | Comments (1)
نارگیل و موز
September 29th, 2012
<![CDATA[هندیها و چینیها اصطلاح خاصی برای افرادی که حداقل یک نسل قبل به غرب و به خصوص آمریکا مهاجرت کردهاند و بعد از برگشت موقت یا دائم، کاملا فرهنگ هندی یا چینی خود را از دست دادهاند و اخلاق کاملا آمریکایی گرفتهاند، دارند.
معمولا این افراد قادر به تکلم به زبان هندی نیستند، رسوم و آداب هندی را نمیدانند و برای آنها ارزشی قائل نیستند.
هندیها به این افراد نارگیل میگویند. از بیرون تیره رنگ ولی از داخل سفید پوست هستند. چینیها نیز به دلایل مشابه به این نوع افراد موز میگویند.
جالب نیست ؟]]>
Posted in زبانشناسی | Comments (1)
همکارم واو میم
September 5th, 2012
<![CDATA[
اول بگذارید همکارم واو میم رو بهتون معرفی کنم. حدود چهل و خوردهای سال سنشه. مجرده، ریاضیات محض خونده. پدرش استاد دانشگاه آخن بوده. تو یکی از گروههای مذهبی کلیساهاست، تو گروه کر کلیسا آواز میخونه و پروتستانه.
بسیار اهل مطالعه است. من نمیدونم این همه کتاب رو کی میخونه! بسیار به فرهنگ شرق علاقهمنده. تا قبل از اینکه همکار هم اطاق هندیم از شرکت بره، هر روز دست کم یک ساعت شنونده مباحثات در مورد جزئیات فرهنگ هندی بودم.
در نبود همکار هندیم، من کمی جورش رو میکشم.
مباحثات عمدتا فرهنگی زیادی بین ما مطرح میشه که بعضیهاش جالبند. این رو تا اینجا داشته باشید، تا سر فرصت بعضیهاشون رو براتون تعریف کنم.
]]>
Posted in تجربه | Comments (1)