تبعیض رسمی
August 14th, 2011
<![CDATA[
سر میز
نهار بود، و همکاران داشتند مطابق معمول
راجع به مسائل مختلف صحبت میکردند.
بحث کشید به موضوعی که توجه
من را جلب و من را به شدت متاثر کرد. مطلبی که توسط همکار هندی من بیان شد.
شاید
یادتون باشد از کتابهای تاریخ دبیرستان،
در زمانهای قدیم جامع ایران به طبقات
مختلف تقسیم شده بود. طبقه
کشاورزها، سربازان، روحانیون و صنعتگران.
هر طبقه امتیازهای مربوط
به خود را داشتند. امکان
ارتقاء طبقه یک فرد به هیچ وجه ممکن نبود
و آینده هر نوزاد به دنیا آمده، تا حدی
محدود و مشخص بود. داستان کفاشی که در زمان انوشیروان پیشنهادش مبنی بر تامین قسمتی از مخارج دولت، هنگامی که وضع مالی دولت خراب شده بود، در عوض ارتقاء فرزندش به طبقه بالاتر رد شده بود را همه خواندهایم.
این نظام
هم اکنون در هند به صورت کاملا رسمی اعمال میشود. افراد
به فرقههای مختلف حدود هزار فرقه تقسیم
بنده شدهاند. این
فرقهها نیز به نوبه خود به چهار طبقه (Caste) طبقه
بندی شدهاند.
چهار طبقه
با شمارههای از یک تا چهار شناخته میشوند. هر فرد طبقه
خاص خود را دارد که از پدر و مادر به ارث
برده است. این طبقه در کارت
ملی افراد نیز درج شده و جنبه کاملا رسمی
دارد.
گروه یک،
بالاترین گروه است که مربوط به روحانیون
بوده است. این گروه بالاترین
ارزش اجتماعی را دارند. معمولا
تحصیلکرده و متمول هستند. گروه
دو و سه گروه معمولی هستند و اکثریت جامعه
هند را تشکیل میدهند. گروه
چهار پستترین گروه محسوب میشوند.
طبقه اول
به طبقه خود افتخار میکنند و افراد طبقه
چهار، بعضا از آن خجالتزده هستند. اگر
از یک هندی بپرسید که آیا از طبقه چهار
هستید، به او توهین کردهاید.
ازدواج
به صورت سنتی بین افراد یک طبقه صورت
میگیرد. منع قانونی
در این زمینه وجود ندارد ولی در صورت
ازدواج بین طبقاتی، زوج از خانوادههایشان
طرد میشوند. در یک موردی که من میشناسم، پسری از طبقه دوم با دختری از طبقه اول ازدواج کرده است. پدر و مادر دختر که حتما به دلایل مشخص مخالف این ازدواج بودهاند. پدر و مادر پسر نیز به این دلیل که خانواده دختر از طبقه بالاتری هستند و ممکن است بخواهند این اختلاف طبقاتی را دستآویزی برای برتریجویی قرار دهند، با این ازدواج مخالف بودند.
این سیستم
در زمان انگلیسها تقویت شد و در آن زمان
طبقه اول ارتباط بیشتری با انگلیسها
برقرار کردند. شاید به
این دلیل که تحصیلکردهتر بودند و سریعتر
به زبان انگلیسی مسلط شدند. بعد
از استقلال هند این سیستم باقی ماند ولی
به نفع طبقههای پایینتر تغییر یافت.
به عنوان مثال ظرفیت
دانشگاهها برای افراد گروه یک محدود شده
است. همچنین افراد گروه
یک تقریبا شانسی به ورود مشاغل دولتی را
ندارند. در هنگام استخدام طبقه افراد نیز به همراه سایر اطلاعات فرد پرسیده میشود.
در شرکتهای
خصوصی عنایتی به طبقه افراد به صورت رسمی
نمیشود، ولی معمولا افراد هر طبقه با
هم گروه تشکیل میدهند و سعی در تقویت
افراد گروه خود میکنند.
مسیحیها
و مسلمانان همه طبقه یک محسوب میشوند و همین دلیل تغییر دین بسیاری از نوکیشان
است.
این صفحه از ویکیپدیا اطلاعات بیشتری را در این زمینه در خود دارد.]]>
Posted in تجربه | Comments (0)