تاثیر زبان در تفکر
August 13th, 2010
<![CDATA[
به نظر میرسد که زبان، در تفکر ملل مختلف نقش بزرگی بازی میکند.
زبان مورد استفاده ملل مختلف، قابلیتهای مختلف در سطوح مختلف دارد. از زبانهای بدوی که بعضا در بسیاری از نقاط دور افتاده با دامنه لغات، دستور زبان و مفاهیم محدود گرفته تا زبانهای پیشرفته به روز که پیشرفت خیره کننده علوم امروزی به آنها تولید و ارائه میشود، طیف وسیعی را شامل میشود. برخی از این زبانها در موضوعات خاصی قویتر و در برخی موضوعات دیگر ضعیف ترند.
به عنوان مقایسه در زبانهای مورد استفاده در اروپا، زبان فرانسه، زبانی غنی از نظر لغات و دستور زبان، زیبا از نظ آوایی ولی در عین حال بینهایت بیقاعده و در هم برهم است. در این زبان، تلفظ لغات بسیار متفاوت از نوشتن آنهاست. زبان آلمانی، زبانی شکل یافتهتر، نسبتا منظمتر و با دامنه لغات بیشتر بیشتر است و به لحاظ وجود کلمات ترکیبی، دامنه بسیار وسیعی از لغات با اختلافهای جزئی را در برمیگیرد. تلفظ کلمات بسیار شبیه به نوشتن آنهاست. زبان انگلیسی از هر دو زبانهای فوق قاعدهمند تر است. صرف افعال سادهتر، تعداد ضمایر کمتر است.
از طرف دیگر، به نظر میرسد که زبان در تفکر نقشی اساسی باز میکند. اگر به فرایند تفکر خودآگاه خود دقت کنیم، در مییابیم که ما در قالب کلمات فکر میکنیم. در واقع درون ذهن خود، صحبت میکنیم. نمیدانم که این موضوع عمومیت دارد یا دستهای از انسانها این گونهاند. اگر این فرض درست باشد، میتوان نتیجهگیری کرد که سطح تفکر هر جامعه، رابطه مستقیمی با قدرت زبان آن جامعه دارد. هماهنگیهای در روش زندگی جوامع مختلف با ساختار زبانی آنها وجود دارد. به نظر میرسد که خواص زبانی مثلا فرانسوی زبانان با روش زندگی آنها هماهنگی دارد. توجه بیشتر به هنر، غذا، خوش گذرانی و نوعی از شلختگی یادآور خصلتهای زبانشان است. آلمانیهای منظم، دقیق، متعهد به کار به نوعی منعکس کننده زبانشان هستند.
علاقندم در این مورد بیشتر بخوانم. از کسی که منبعی برای مطالعه در اختیار بگذارد، ممنون خواهم شد.
]]>
Posted in Uncategorized | Comments (7)
August 15th, 2010 at 12:01 am
زبان فارسی در مقایسه با زبانهای المانی، انگلیسی و فرانسه چگونه است؟
لطفاً فارغ از سياست و يادآوری تلخيهای اين جا بنویسید. 😉
August 15th, 2010 at 11:08 pm
فکر نمی کنم عمومیت داشته باشه!
اگر منبعی پیدا کردید خوشحال می شم من هم بیشتر بدونم.
جواب کامنت های شما در بلاگم داده شده است.
August 17th, 2010 at 8:56 pm
در پاسخ به «یک دوست» :
فارسی رو در این مقایسه نیاوردم به چند دلیل:
۱- فارسی زبان مادری من است و به شعر و ادبیات فارسی علاقمندم. مقایسه این زبان، با زبانهایی که در حال یادگیری آن هستم، مقایسه درستی نخواهد بود. در مقایسه قطعا به نفع خواهم گرفت.
۲- تفاوتهای فرهنگی و زبانی از کشور مادریم، با کشوری که فعلا در آن زندگی میکنم، از زمین تا آسمان است و نمیتوان به سادگی ارتباطی بین زبان و فرهنگ پیدا کرد.
۳- من معتقدم که ما مردم ایران در حال حاضر، در شرایط نرمال و طبیعی خود زندگی نمیکنیم . شرایط حاکم در حدود صد سال گذشته عرض شدن نابسامانی خاصی در مردم ایران شده که ذاتی آنها نیست.
October 19th, 2010 at 1:51 pm
ریشه ترقی فرهنگست
تاثیر از اصلاحات حتی وازه ها.
April 2nd, 2012 at 11:03 pm
ارتباط زبان و تفكر ساليان سال هست كه مورد تحقيق قرار گرفته. تمام محققان به اين نتيجه رسيدن كه زبان بر تفكر تاثير داره! كم يا زيادش به خيلى از فاكترها بسنگى داره.
اگر تا الان كتاب: 1984 از George Orwell نخونديد، فكر كنم خوشتون بياد. به اين صورت كه نويسنده شرح داده تاثير زبان بر تفكر نيست ولى همهُ آن هم تخيل نيست.
شاد باشيد
July 13th, 2013 at 4:23 pm
Tu ne connaissais pas bien le francais au moment d’ecrir ce post la
.Car la prononciation des mots francais est vraiment simple , si on connais assez le francais. Regarde le dictionnaire Larousse qui n’a meme pas de prononciation des mots
, pourquoi ? parce que si on connais un peu le francais , on arrive a discerner sa prononciation .
Le fait que les mots ont des lettres qui ne se prononcent pas , ne dit pas que la prononciation est compliquée.
July 14th, 2013 at 8:29 pm
ممکن است که همینطور باشد. ولی من بیشتر در مقام مقایسه با زبان آلمانی برآمدم. در آلمانی تطابق بسیار بیشتری بین فرم نوشتاری کلمه و تلفظ آن وجود دارد. همینطور بین تلفظ رسمی و محاورهای.
حداقل برای تازهکار بینوایی چون من.
طبیعی است که بعد از تسلط بر زبان، درک جزئیات تلفظ ناخودآگاه انجام میشود.