رصد

March 15th, 2009

<![CDATA[دیشب تلسکوپی تازه همسر بانو را افتتاح کردیم. یک تلسکوپ شش اینچی دابسونی.اولین مقصد هم  که معلومه: ماه!

با یکی دو ساعتی ور رفتن با تلسکوپ، کارکردن با اون را تقریبا یاد گرفتیم. پیدا کردن ماه با این گندگی یک یک ساعتی وقتمون رو گرفت. حوالی ساعت ۲ نصف شد، ماه به جای رسید که از تو بالکن خونه بشه دیدش. خیلی هیجان انگیز بود: دهانه‌های آتش فشانش، دره‌های منتهی به آتش فشانها، نقاطی که مثل جواهرات برق میزدند

ماه با این که هدف رصدی جدی تلقی نمی‌شه، ولی دیدنش کلی مکافات داره

اول اینکه نورش خیلی زیاده و بعد از یک مدت چشم آدم درد می‌گیره. برای دیدن ماه با تلسکوپ، باید فیلتر مخصوص دیدن ماه رو استفاده کرد.

نکته دوم هوای گرمی است که از زمین به سمت آسمون می‌ره و ماه رو پشت تلسکوپ به رقص در میاره.

مشک دیگه هم اینه که بعد از یک مدتی چشم خسته می‌شه و تصویر واضحی را نمی‌بینه. نمی‌دونم، شاید مشکل از چشمهای باباقوری منه


تجربه جالبی بود. حالا باید بگردیم چیزهای جالب تو آسمون رو شناسایی و رصد کنیم. عالمی داره واسه خودش


]]>

Posted in Uncategorized | Comments (4)

4 Responses to “رصد”

  1. علی شهنازی Says:

    سلام
    وبلاگ خوبی دارید و خوشحال شدم که از این به بعد می تونم دنبالش کنم
    یاد دکتر ارنست بخیر
    من هر وقت کتابهای نخونده و فیلمهای ندیدم میوفتم یه ربع ساعتی غم زده می شم
    اریک کلاپتون داره می یاد اینجا اگه پولم برسه می رم کنسرتش به عشق آهنگ لبه تاریکی و خاطرات نوجوانی، آقای کریون و داریوس جت برگ
    موفق باشی

  2. شیوا Says:

    که یاد گرفتیم!

  3. نمیدونم Says:

    این همه چیز روی زمین هست که هنوز مطمئناَ ندیدیشون اونوقت گیر دادی به اسمون؟
    چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است

  4. یک آشنا Says:

    ای بابا پول داری است و هزار درد سر

Leave a Reply