بازگشت به گذشته
March 15th, 2009
<![CDATA[/*<![CDATA[*/
/*]]]]>*/
چند وقت پیش یک مجموعه دی وی دی دکتر ارنست رو
خریدیم. کنجکاو بودم که ببینم این کارتون که از کارتونهای محبوب زمان ما محسوب میشد،
الان هم شیوا و شایان را که با لاک پشتهای نینجا و بتمن و اسپایدر من و هزار جوز
چیز مزخرف دیگه بزرگ شدن جذب میکنه یا نه. شبی یک قسمت از اون را که حدود بیست
دقیقه میشه، کل خانواده با هم نگاه میکنیم. الان اون جایی هستند که با آقای مورتون کشتی جدیدی
را ساختند و با موفقیت به آب انداختند.
خوشبختانه این مجموعه دی وی دی جواب داد. بچه ها
برای رسیدن به ساعت دیدن کارتون دکتر ارنست لحظه شماری میکنن و سر وقتش با علاقه
زیاد و شش دنگ اون را نگاه میکنن. تو این کارتون در قالب داستان، کلی چیز در مورد طبیعت و روش ساخت چیزهای مختلف مثل نحوه ساخت شمع، نحوه ساخت شکر، درست کردن
آتش، چند نوع درخت و مهمتر از همه مهمتر به کار گرفتن فکر در مواقع بروز مشکل و
مداومت در حل مشکل آموزش داده میشه.
مقایسه برنامههای مخصوص کودکان زمان ما با
برنامههای مشابه این روزها، قدری از
بلایی که مدرنیته داره سرمون میاره، مشخص میکنه. کارتونهای امروزه خیلی کم
بار آموزشی داره و عمدتا به سرگرم کردن صرف بچه ها بسنده میکنن. همین رویکرد در
مورد موسیقی، ادبیات، نقاشی هم دیده میشه. هر چه در زمان به جلوتر میریم، زمان
کمتری برای تعمق داریم و بیشتر به آدمهای سطحی نگری تبدیل میشیم که بیشتر وقتشون
را پای تلوزیون تلف میکنن و فرصت مطالعه جدی را ندارند. تصور خواندن رمانی به حجم
برادران کارمازوف برای من الان بیشتر به یک رویا میمونه. ردپای این سطحی شدن را
در همه جا میشه دید. از تو حرف مردم کوچه و خیابان، تو آثار هنری. شاید دیگه
نباید هیچوقت منتظر حظور شاعرهایی تو رده
حافظ باشیم.
]]>
Posted in Uncategorized | Comments (1)
March 19th, 2009 at 7:55 pm
کی شب میشه؟