پاریس 2
November 1st, 2008
<![CDATA[
امروز صبح ساعت ۸ بیدار شدم. یک یک ساعتی اینترنت بازی کردم و راه افتادم. اول رفتم دیدن حضرت ایفل. یک ۲۰ دقیقه نیم ساعتی راهه تقریبا. ایستگاه bir-hakim پیاده شدم. تو مترو، یک جوان حدود ۲۷ ساله، یک کارت مقوایی زرد رنگ به همه داد. توش نوشته بود که « من متاهلم و دو تا بچه دارم. کار ندارم. به من کمک کنید تا بتونم به بچههام غذا بدم. ان شاء. الله خدا کمکتون کنه»، بعد هم جمعش کرد و خواهش کرد که بهش کمک کنن. هیچ کس بهش پولی نداد. ایستگاه بعد، یک آقایی سوار شد و گیتار زد. بعد هم یک چرخی زد و بدون اینکه چیزی بگه مردم تو کیسه کوچکش پول انداختند. فکر کنم یک هفت نفری بهش پول دادند.
یک چیز جالب هم اینه که تو پاریس، پلیس دوچرخهسوار هم داریم. دو تاشون را دیدم که سوار بر دوچرخه پلیس گشت میدادند. بار اول آدم از دیدن ایفل هول میشه. خیلی بزرگه. سرش تو ابر ها بود. یک بلیط آسانسور برای طبقه آخر گرفتم. سه طبقه داره. با بلیط طبقه آخر میشه به همه طبقات رفت. بلیط طبقه آخر ۱۲ یوروست. طبقه دوم پیاده شدم و یک دوری زدم. خیلی بلنده و قسمت بزرگی از پاریس دیده میشود. طبقه سوم که رفتم دماغم سوخت، چون از تو مه هیچی معلوم نبود. تا طبقه آخر، مجسمه یکی دو تا آدم معروف و ماکت چند تا دیگشون را گذاشته بودند. برگشتنی دوباره طبقه دوم و اول وایستادم. دیدن ایفل تا ساعت ۱۲ وقت گرفت. خوشبختانه من وقتی رفتم که صف خیلی خلوت بود. شاید به خاطر باران نمنمی بود که میآمد. یک نکته جالب اینه که کبوترهای پای برج ایفل و آن طور که بعدا دیدم بقیه جاها، اصلا از آدمها نمیترسند و زیر دستو پای آدمها راه میرن.
بعد از ایفل سراغ Ecole Militaire یا مدرسه نظامی رفتم. چیز خاصی نبود. بعدش ساختمان یونسکو. اینجا ها بود که پا دردم شروع شد. مجبور میشدم هر چند وقت یک بار یک جا بشینم و استراحت کنم. بعد رفتم Hotel Les Invalides که موزه نظامی هم داره. بلیطش ۸ یورو ود. پای راه رفتن اضافه نداشتم. به دیدن ظاهر زیبای ساختمان قناعت کردم و به ایستگاه مترو رفتم تا به Arc De Triumph رسیدم. ساختمان زیبایی است. آدم رو یاد فیلم روز شغال میندازه. خیابان شانزه لیزه از اونجا شروع میشه. شانزه لیزه خیابان عریضیه با پیاده روهای بزرگ. خیابان قشنگیه. توش قدم به قدم کافه است با میز و صندلیهایی که بیرون چیدن. یک فروشگاه خیلی بزرگ داره مختص عطر و لوازم آرایش با مارکهای مختلف. چیزی نتونستم انتخاب کنم. یک فروشگاه Disney داره که چند تا چیز با مزه برای بچهها پیدا کردم. انتهای خیابان میدان Plac de la concorde واقع شده. ادامه که بدی به Jardan Tulieries میرسی . پارک کوچک قشنگی است که دو تا حوض ۸ ضلعی داره. تو این پارک پر مجسمه است. دور حوضها و دو رو بر پارک. بعد از پارک هم موزه لوور و وردی هرم مانندشه. تا دم درش رفتم ولی برای دیدن موزه وقت نداشتم . فردا میرم موزه، اگر خدا بخواهد. تو Pome de pain یک تارت سیب به قیمت ۳ یورو خوردم. خیلی خوشمزه بود. با تارتهایی که تو تهران است خیلی فرق داره. شام هم یک ساندویچ نمی دونم چیچی تو یکی از همین کافهها خوردم. تو شانزه لیزه سه چهار تا مک دونالد هست ولی از بخت بد من هیچ KFC اون دو ر و بر ها نیست. از چیزهای جالب نمایشگاه بنز بود که دماغمو سوزوند. یک بنز دو نفره اسپرت خیلی خوشگل 31,000 یورو قیمت داره. تو تهران ک مزدای در پیت رو باید همین قیمت خرید. یک جیز با مزه دیگه هم اینه که ایران ایر تو شانزه لیزه دفتر داره.
دو تا ماشین عروس هم تو شانزه لیزه دیدم. مثل ایران، ماشینها پشت سرش راه میافتن و بوق بوق میزنن.
متروی پاریس ساعت ۱۲ شب، کاملا فعاله و با با اوج ساعت شلوغیش فرق زیادی نداره. Disney تا ساعت ۱۱ شب بازه.
پدرم از پا درد در آومد. با این حال جاهای کمی رو دیدم. فردا صبح فکر کنم برم لوور عصرش هم شاید برم Sacre Cour. اگر پاهام اجازه بدن.
]]>
Posted in Uncategorized | Comments (2)
November 3rd, 2008 at 6:59 pm
خوبه 😆 😉 🙂
November 4th, 2008 at 1:31 am
چی خوبه بابا جون